این سریال در نوع خودش جالب هست.
در قالب یک داستان تخیلی (قطار زیر زمینی) به موضوع دوران برده داری و واقعیات کریح و دلخراش آن دوران تاریک در تاریخ آمریکا میپردازد. دورانی که کشور آمریکا تا قبل از وقوع جنگهای داخلی در دوران ریاست جمهوری آبراهام لینکلن که در نهایت منجر به لغو قوانین برده داری شد، عملا جامعه آمریکا به دو قطب تقسیم شده بود. از یکسو ایالات شمالی بودند که اقتصادی بر پایه صنعت داشته و در آنجا اکثریت ایالات قوانین برده داری را لغو کرده بودند. و در سوی دیگر ایالات جنوبی بودند که با اقتصاد بر پایه کشاورزی، به شکلی متعصبانه بدنبال حفظ نظام برده داری جهت تامین نیروی کار لازم در مزارع بودند و بر پایه تفسیرها و آیات مندرج در کتاب انجیل، رنگین پوستان و خصوصا سیاهپوستان را در حد احشام و حیوانات میدانستند!!!. به نحوی که عمیقا باور داشتند سیاهپوستان موجوداتی مابین انسان و حیوانات هستند و فاقد قدرت تفکر همانند انسان سفید پوست.!!!!
اسم سریال نیز با الهام از این واقعیت تاریخی گرفته شده که سیاهپوستان معدودی که از جنوب و از نزد اربابان خود متواری میشدند، اگر شانس آورده و گیر نمی افتادند، تلاش میکردند خود را به ایالات شمالی برسانند تا حداقل بتوانند بطور ناشناس (چون آنجا هم اگر شناسایی میشدند، طبق قوانین آنزمان، ایالتی که شخص در آنجا شناسایی میشد موظف بود او را چون جزو دارایی های یک ارباب در جنوب بوده، به نزد وی مرجوع کند) در آنجا زندگی کنند.
این داستان نشان میدهد که چگونه انسانهای سفید پوست جنوبی آمریکا، با قرائت مطلوب خود از کتاب مقدس انجیل، خود را محق میدانستند که وحشیانه ترین سواستفاده از یک انسان را تنها بخاطر رنگ پوست اش، از او بکنند.
نژادپرستی ای بر پایه یک ایدئولوژی منحرف مذهبی که هنوز که هنوز هست و بعد از بیش از 150سال که از لغو برده داری در آمریکا میگذرد، هنوز در بطن بخشی از جامعه آمریکایی وجود دارد و هر از گاهی همچون یک عفونت کهنه، گاه به گاه سر باز کرده و چرکهای این بیماری کهنه بیرون میزند.
باعث خوشحالی است که جامعه و فرهنگ ایرانی با اینکه قرنها برده داری در آن تا همین 100 سال پیش در قالب غلامان و کنیزان و تا دوران قاجار رواج داشت،. نوع فرهنگ و مذهب ایرانی هیچگاه اجازه نداد که چنین نگاه تاریک به این موضوع در فرهنگ ایرانی شکل بگیرد. چرا که برده ها در مذهب و فرهنگ ایرانی دارای شأن انسانی کامل بودند و حتی دارای حق و حقوق معینی بودند که همواره توسط نظام اجتماعی و حقوقی رعایت میشد. در فرهنگ ایرانی برده ها انسانهایی بودند (نه حیوان و احشام) که به هر دلیل در تملک فردی قرار داشتند.
داشتن کنیز و غلام در فرهنگ ایرانی، نشانه متمول و صاحب ثروت بودن یک فرد بود و از همین رو ارباب، برای نشان دادن ثروت خود، مناسب ترین لباسها را برای غلامان و کنیزان خود تهیه میکرد و به خورد و خوراک آنها کاملا رسیدگی میکرد.
و به محض پایان دوران قاجار و ممنوع شدن برده داری در ایران در دوران پهلوی اول، جامعه ایرانی نیز به سرعت و بدون هیچ مشکلی این موضوع را پذیرفت و منسوخ شد.
به دوستانی که این سریال را نگاه میکنند توصیه میکنم درباره تاریخچه برده داری در ایران و تفاوتهای فاحشی که بین نوع نگاهی که غربیها به این موضوع داشتند با نوع آن در ایران، مطالعه کنند.
جهت ارسال دیدگاه ، ابتدا در سایت لاگین کنید ورود به سایت
3 دیدگاه
سریال بی نظیریه لطفا دوبله کنید. سپاسگزارم.
0فوق العادست منو یاد سکوت بره ها انداخت خیلییی خوش ساخت و عالیه نمیشه اصلا \یش بینی کرد چی به چیه و چه اتفاقی قراره بیفته \یشنهاد میکنم حتما ببینید
0این سریال در نوع خودش جالب هست.
2در قالب یک داستان تخیلی (قطار زیر زمینی) به موضوع دوران برده داری و واقعیات کریح و دلخراش آن دوران تاریک در تاریخ آمریکا میپردازد. دورانی که کشور آمریکا تا قبل از وقوع جنگهای داخلی در دوران ریاست جمهوری آبراهام لینکلن که در نهایت منجر به لغو قوانین برده داری شد، عملا جامعه آمریکا به دو قطب تقسیم شده بود. از یکسو ایالات شمالی بودند که اقتصادی بر پایه صنعت داشته و در آنجا اکثریت ایالات قوانین برده داری را لغو کرده بودند. و در سوی دیگر ایالات جنوبی بودند که با اقتصاد بر پایه کشاورزی، به شکلی متعصبانه بدنبال حفظ نظام برده داری جهت تامین نیروی کار لازم در مزارع بودند و بر پایه تفسیرها و آیات مندرج در کتاب انجیل، رنگین پوستان و خصوصا سیاهپوستان را در حد احشام و حیوانات میدانستند!!!. به نحوی که عمیقا باور داشتند سیاهپوستان موجوداتی مابین انسان و حیوانات هستند و فاقد قدرت تفکر همانند انسان سفید پوست.!!!!
اسم سریال نیز با الهام از این واقعیت تاریخی گرفته شده که سیاهپوستان معدودی که از جنوب و از نزد اربابان خود متواری میشدند، اگر شانس آورده و گیر نمی افتادند، تلاش میکردند خود را به ایالات شمالی برسانند تا حداقل بتوانند بطور ناشناس (چون آنجا هم اگر شناسایی میشدند، طبق قوانین آنزمان، ایالتی که شخص در آنجا شناسایی میشد موظف بود او را چون جزو دارایی های یک ارباب در جنوب بوده، به نزد وی مرجوع کند) در آنجا زندگی کنند.
این داستان نشان میدهد که چگونه انسانهای سفید پوست جنوبی آمریکا، با قرائت مطلوب خود از کتاب مقدس انجیل، خود را محق میدانستند که وحشیانه ترین سواستفاده از یک انسان را تنها بخاطر رنگ پوست اش، از او بکنند.
نژادپرستی ای بر پایه یک ایدئولوژی منحرف مذهبی که هنوز که هنوز هست و بعد از بیش از 150سال که از لغو برده داری در آمریکا میگذرد، هنوز در بطن بخشی از جامعه آمریکایی وجود دارد و هر از گاهی همچون یک عفونت کهنه، گاه به گاه سر باز کرده و چرکهای این بیماری کهنه بیرون میزند.
باعث خوشحالی است که جامعه و فرهنگ ایرانی با اینکه قرنها برده داری در آن تا همین 100 سال پیش در قالب غلامان و کنیزان و تا دوران قاجار رواج داشت،. نوع فرهنگ و مذهب ایرانی هیچگاه اجازه نداد که چنین نگاه تاریک به این موضوع در فرهنگ ایرانی شکل بگیرد. چرا که برده ها در مذهب و فرهنگ ایرانی دارای شأن انسانی کامل بودند و حتی دارای حق و حقوق معینی بودند که همواره توسط نظام اجتماعی و حقوقی رعایت میشد. در فرهنگ ایرانی برده ها انسانهایی بودند (نه حیوان و احشام) که به هر دلیل در تملک فردی قرار داشتند.
داشتن کنیز و غلام در فرهنگ ایرانی، نشانه متمول و صاحب ثروت بودن یک فرد بود و از همین رو ارباب، برای نشان دادن ثروت خود، مناسب ترین لباسها را برای غلامان و کنیزان خود تهیه میکرد و به خورد و خوراک آنها کاملا رسیدگی میکرد.
و به محض پایان دوران قاجار و ممنوع شدن برده داری در ایران در دوران پهلوی اول، جامعه ایرانی نیز به سرعت و بدون هیچ مشکلی این موضوع را پذیرفت و منسوخ شد.
به دوستانی که این سریال را نگاه میکنند توصیه میکنم درباره تاریخچه برده داری در ایران و تفاوتهای فاحشی که بین نوع نگاهی که غربیها به این موضوع داشتند با نوع آن در ایران، مطالعه کنند.